سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزل های عاشقانه ی من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

عشق حقیقی

    نظر
ما  اسیریم  در  این خانه ی ویرانه ی دوست

باید ای دوست شویم عاشق و دیوانه ی دوست

آخرین   منزل   ما   مقصد  پایانی  ماست

چاره ای نیست به جز رفتن در خانه ی دوست

هر چه خوبی به جهان است که از یار رسد

حیف باشد که که شوی دشمن و بیگانه ی دوست

حاکم و صاحب و مالک به جهانم باشی

بنده ای عاشقم و عاشق جانانه ی دوست

ما گشودیم به حکمت در اندیشه ی خویش

تا که گوییم به دل قصه و افسانه ی دوست

ملک و آدم و شیطان و جن و حور و پری

پی نبردست به اسرار نهانخانه ی دوست

جرعه ای از می حق مست کند آدم و جن

هادیا ، مست شدی از می و پیمانه ی دوست