بازآمدم
غمگین و بیمارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
هجران مرا آتش زده ، از دود من خیزد وفا
گفتی وفادارت شدم ، بازآمدم ،بازآمدم
گفتی نمیخواهم دگر ، غمخوار و یار من شوی
دردا که غمخوارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
رفتم که از یادم روی ، دیدم فزون شد یاد تو
از جان خریدارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
تنها شدم ، محزون شدم ، دیوانه و مجنون شدم
شیدای آزارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
آزار من تا کی دهی ، ماتم به دل تا کی نهی
گرمای بازارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
گفتی برون کن یاد من ، عزم سفر کن از وطن
رفتم ولی زارت شدم ، بازآمدم ، بازآمدم
هادی ز تنهایی گذر ، از غصه و غم کن سفر
عاشق به گفتارت شدم ، بازآمدم،بازآمدم